سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستِ انسان، نشانه عقل اوست . [امام علی علیه السلام]

            «اللهم ارزقنا کربلا»
اول : خداحافظ محرم

کربلا رفتن مان هدیه امسال ات بود
کاش هر ساله از هدیه به ماها بدهی

دوم: بنویسید حسین
*
وقتی بچه بودم هر وقت از جبهه بر می گشت منو صدا می زد براش مداحی کنم ....کلاس اول یا دوم ابتدائی بودم ... فقط همینو بلد بودم : هنگامه پیکار یاران خدا امد ..یاران خدا آمد...
می گفت دوباره بخون مهدی جان ، خوب نخوندی ...بازم بخون ببینم چه طوری میخونی...
و من چندین بار می خوندم به امید اینکه یه بار بگه خوب خوندی ...
وقتی بزرگ شدم فهمیدم من خوب می خوندم ...چیزی که باعث می شد شهید عذیری 18 ساله به من بگه دوباره و سه باره بخون ، اشکی بود که تو چشماش حلقه می زد و لبخندی بود که رو لبهاش به سمت من روانه می شد....هنوز هم که هنوزه خیلی کلاسم پایین تر از این حرف هاست که رابطه اون لبخند ها و خوب نمی خونی و دوباره بخون ها رو با اشک های توی چشمش بفهمم.
وقتی شهید نبود اسمش فریدون بود ...وقتی شهید شد وصیتنامه اش رو که باز کردن دیدن نوشته : اگر روزی من شهید شدم اسمم را روی قبرم عوض کنید ...ننویسید فریدون عذیری ، بنویسید حسین عذیری ...بنویسید حسین....بنویسید حسین
غواص بود...
دجله ...فرات...جزیره مجنون....



مهدی صفی یاری ::: یکشنبه 90/10/4::: ساعت 11:16 عصر نظرات دیگران: نظر